کافه حسابدار

دیدگاه دکتر محمد طبیبیان (اقتصاد دان ایرانی) درباره «مساله مسکن»

دیدگاه دکتر محمد طبیبیان (اقتصاد دان ایرانی) درباره «مساله مسکن»

فهرست محتوا

🔹در ایران همیشه فکر می‌کنند برای حل مساله «مسکن» باید حتما «خانه‌سازی» شود. بدترین حالت آن هم «مسکن‌مهر» بود؛ ضایعه‌ای که عاملان آن تصور می‌کردند اگر قصد کنند «خانه ارزان» به صورت «ضرب‌الاجلی» بسازند، مشکل مسکن مردم حل می‌شود.

🔹درحالی‌که نه خانه ارزانی ساخته شد و نه مساله اصلی حل شد. در 100 سال گذشته براساس مطالعه‌ای که روی قوانین مسکن ایران داشتم،‌ همیشه همین نگاه دولت‌ها به مساله مسکن وجود داشته است.
دولت‌ها همیشه فکر می‌کنند اگر خودشان خانه بسازند مساله مسکن مردم را می‌توانند حل کنند.

🔹در صورتی که مساله اصلا این نیست. مساله اصلی آن است که باید خانوارهای متقاضی مسکن،‌ «درآمد مکفی» داشته باشند تا بتوانند «قسط وام خرید مسکن» را پرداخت کنند. در مقابل هم باید یک «سیستم اعتباری قوی» وجود داشته باشد تا بتواند تسهیلات مسکن کارآمد به متقاضیان صاحب‌خانه شدن بپردازد.

🔹در این چارچوب، مسکن توسط بخش خصوصی سازنده تولید می‌شود و نیازی هم به دخالت دولت برای مسکن‌سازی نیست. اما وقتی که درآمدها پایین است و بسیاری نمی‌توانند به اندازه کافی درآمد داشته باشند تا از پس خرید مسکن بربیایند، مساله اصلی این بازار باقی می‌ماند. بازار مسکن آمریکا یک تجربه موفق است.

🔹در آنجا افراد به سادگی می‌توانند وام بگیرند؛ برای خرید یک خانه 400هزار دلاری کافی است فرد 40هزار دلار پس‌انداز اولیه داشته باشد و مابقی قیمت را بانک‌ها و موسسات اعتباری با نرخ حدود 3 درصد به او وام خرید بلندمدت پرداخت می‌کنند.مسکن در آمریکا با این روش تولید و ساخته می‌شود؛ در عوض دولت‌های محلی مانند شهرداری‌ها برنامه‌های شهرسازی و استانداردهای ایمنی، استحکام و محیط زیست را تدوین، اعمال و نظارت می‌کنند. وقتی افراد توان خرید خانه داشته باشد، سمت عرضه به کار خودش ادامه می‌دهد.

🔹اما در ایران، دولت‌ها همیشه «عکس راه اصلی» حرکت می‌کنند. وقتی بدون توجه به وضعیت درآمدی و مالی خانوارها، دولت مسکن‌سازی می‌کند، مالکان این خانه‌ها در بسیاری موارد کسانی خواهند بود که خودشان خانه دارند و بنابراین در این مسکن‌ها ساکن نمی‌شوند بلکه آن را به دیگران اجاره می‌دهند. طرح‌های دولت‌ها در بازار مسکن ایران به «هدف اصلی» که خانوارهای نیازمند متقاضی خانه‌دارشدن هستند، اصابت نمی‌کند.

🔹برای حل این مساله و سایر مسائل اقتصاد ایران، باید «سازماندهی کلی» صورت بگیرد از جمله بهبود عمومی اقتصاد، افزایش اشتغال و دستمزد حقیقی. کمبود مسکن و کیفیت پایین آن در حد خانه‌های غیر استاندارد و فاقد امکانات رفاهی یک نشان از عقب‌ماندگی اقتصادی است، یک مشکل بخش مسکن نیست. در تمام کشورهای فقیر این مشکل قابل مشاهده است.

این متن یک تحلیل دقیق و انتقادی از سیاست‌های مسکن در ایران است. نکات کلیدی آن را می‌توان این‌طور خلاصه و دسته‌بندی کرد:

۱. نگاه سنتی و اشتباه دولت‌ها

  • در ایران همواره تصور شده است که حل مشکل مسکن = ساختن خانه توسط دولت.

  • بدترین نمونه آن «مسکن مهر» بود که نه خانه ارزان ایجاد کرد و نه مشکل مسکن را حل نمود.

  • دولت‌ها گمان می‌کنند با «خانه‌سازی مستقیم» می‌توانند مشکل مردم را حل کنند.

۲. مساله اصلی

  • مشکل واقعی، کمبود درآمد خانوارها است، نه کمبود خانه.

  • خانوارهای متقاضی باید «درآمد مکفی» داشته باشند تا بتوانند اقساط وام خرید را پرداخت کنند.

  • نیاز به یک سیستم اعتباری قوی وجود دارد تا تسهیلات مؤثر به خریداران مسکن داده شود.

۳. نقش بخش خصوصی

  • در یک سیستم درست، بخش خصوصی سازنده مسکن را تولید می‌کند.

  • وظیفه دولت خانه‌سازی نیست؛ بلکه باید زیرساخت‌های مالی و نهادی (وام، اعتبار، اشتغال پایدار) را تقویت کند.

۴. تجربه آمریکا

  • نمونه موفق: بازار مسکن آمریکا.

  • فرد با پس‌انداز اولیه (۱۰٪ قیمت خانه) می‌تواند با وام بلندمدت و نرخ بهره پایین خانه بخرد.

  • دولت در این میان تنها نقش نظارتی و تنظیم‌گری شهری دارد (استانداردها، شهرسازی، ایمنی و محیط زیست).

  • در نتیجه، عرضه توسط بخش خصوصی فعال می‌ماند و تقاضا واقعی است.

۵. مشکل ایران

  • در ایران، چون درآمدها پایین است، خانوارها توان خرید ندارند.

  • دولت به جای رفع مشکل اصلی، وارد خانه‌سازی می‌شود.

  • نتیجه: خانه‌ها اغلب به دست کسانی می‌رسد که پیش‌تر هم خانه دارند و آن‌ها را به اجاره می‌دهند → طرح‌ها به هدف خانوارهای واقعی نیازمند اصابت نمی‌کند.

۶. راهکار بنیادین

  • حل مشکل مسکن وابسته به سازماندهی کلی اقتصاد کشور است:

    • رشد اقتصادی پایدار

    • افزایش اشتغال

    • ارتقای دستمزد حقیقی

  • کمبود مسکن در ایران در واقع نشانه‌ای از عقب‌ماندگی اقتصادی است، نه صرفاً یک مشکل بخشی.

  • جدول زیر مقایسه‌ای بین نگاه ایران و تجربه آمریکا در حوزه مسکن را نشان می‌دهد:

    موضوع ایران آمریکا
    راه‌حل دولت‌ها ساخت مستقیم خانه (مثل مسکن مهر) تأمین اعتبار و نظارت بر بازار
    مساله اصلی از نگاه دولت کمبود خانه توان مالی خانوارها برای خرید
    مشکل واقعی درآمد پایین و نبود سیستم اعتباری کارآمد حل شده با وام‌های بلندمدت و بهره کم
    منبع تأمین مسکن دولت (خانه‌سازی دولتی) بخش خصوصی سازنده
    نقش دولت/نهاد عمومی ساخت خانه، واگذاری واحدها تنظیم‌گری: استاندارد ایمنی، شهرسازی، محیط زیست
    روش خرید مسکن نقدی یا وام‌های ناکارآمد با بهره بالا پس‌انداز اولیه حدود ۱۰٪ و وام بلندمدت با نرخ ~۳٪
    نتیجه سیاست‌ها خانه‌ها اغلب به دست غیرنیازمندان می‌رسد، اجاره داده می‌شود، نیاز اصلی بی‌پاسخ خانوارهای متقاضی واقعی خانه‌دار می‌شوند
    ریشه مشکل مسکن ضعف کلی اقتصاد: دستمزد پایین، بیکاری، نبود اعتبار مشکل ساختاری کمتر، اقتصاد قوی‌تر
    راهکار اصلی رشد اقتصاد، افزایش اشتغال و دستمزد حقیقی حفظ سیستم اعتباری و نظارت مؤثر
مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به سایت