باز هم نرخ ارز
دکتر محمدطبیبیان:
در خبرها بود که ارز مثلا ۲۸ هزار تومانی را بردارند و مثلاً ۱۰۰ هزار تومانی را به جای آن قرار دهند. این که علی الحساب رانتهای کلان سهمیه بگیرها حذف میشود اقدام درستی است. اما مشکل نرخ ارز حل نمیشود. کار اساسی که در کشور ما از آن پرهیز میشود و دلیل اصلی آن مربوط به ندانستن مبانی نبوده بلکه دلیل آن وجود منافع خاص است، تشکیل بازار ارز است. کاری که طالبان افغانستان هم متوجه ضرورت آن شدهاند و حکومت خود مختار کردستان نیز. شیوخ امارات هم سالها است فهمیدهاند و هر سه هم از آشفتگی تصمیم سازی در کشور ما استفاده فراوان برده اند.
یکم این که آقایان بعد از بیش از ۴۰ سال تصمیم گیری تکراری پر هزینه و ضایعه آفرین در مورد نرخ ارز لازم است یک بازار ارز بدون دخالت حکومتی اما نظارت بر اساس اصول مربوط به خود این روی کرد ایجاد کنند. واژه کلیدی وجود بازار ارز، وجود بازار ارز…است. این کار هم ریزهکاری های خاص خود را دارد.
دوم، یک بازار ارز، به معنی بازار، رانت ها را منتفی میکند و قیمت را شفاف. اما هیچ بازاری قیمت مورد علاقه سیاسیون را ممکن است تولید نکند!
سوم، آرامش و ثبات بازار ارز هم در دنیای امروز ضروریاتی دارد. ثبات کمیت های کلان از جمله تراز بودجه و ثبات حجم نقدینگی. رواج تجارت خارجی. اجتناب از وارد کردن شوکهای سیاسی، امنیتی، بینالمللی و نظامی و …
چهارم، تا کنون بایستی دانسته شده باشد که گروه های ذی نفع با منافع نجومی و ذینفوذ اجازه سروسامان دادن به این شرایط را نداده اند. شاید عموم هم بهتر است دیگر فریفته بهانههایی از جمله ارزان نگهداشتن اداری نرخ ارز برای کنترل تورم، کمک به ضعفا، و از این دست نشوند، این صدای منافع نجومی است از هرکجا بلند شود. تجربه چند ده ساله نشان داده که فروش ارز رانتی به عده ای خاص کمکی به کنترل تورم نکرده جلوی لغزیدن فزاینده مردم به زیر خط فقر را نگرفته. فقط ثروتهای افسانه ای غیر قابل تصور برای عده ای خاص ایجاد کرده است. “مقامات” هم توجه داشته باشند که این شرایط هزینه سیاسی پنهان و آشکار بسیاری در بر داشته است.
💬 خلاصه تحلیلی یادداشت «باز هم نرخ ارز» – دکتر محمد طبیبیان
۱. نقد سیاستهای تکراری ارزی
دکتر طبیبیان میگوید حذف ارزهای چندنرخی (مثلاً جایگزینی ارز ۲۸هزارتومانی با ۱۰۰هزارتومانی) گرچه میتواند موقتاً رانتهای سهمیهای را کاهش دهد، اما مشکل اصلی حل نمیشود.
مسئله اصلی نبودِ بازار واقعی ارز است، نه صرفاً تغییر نرخهای اداری.
۲. ضرورت تشکیل بازار واقعی ارز
او تاکید میکند کشور باید بازار ارز آزاد و شفاف با نظارت اصولی ایجاد کند، نه تعیین دستوری نرخ توسط دولت.
به گفته او، حتی طالبان افغانستان، اقلیم کردستان و امارات این ضرورت را درک کردهاند و از سردرگمی تصمیمسازی در ایران بهرهبرداری اقتصادی میکنند.
۳. شفافیت در برابر منافع سیاسی
بازار واقعی ارز باعث میشود رانتها از بین بروند و قیمتها شفاف شوند.
اما چنین بازاری ممکن است نرخهایی تولید کند که به مذاق سیاستمداران خوش نیاید، زیرا در آن دیگر امکان مهندسی نرخ دلخواه وجود ندارد.
۴. پیششرطهای ثبات ارزی
او برای ثبات بازار ارز چند شرط کلان را یادآور میشود:
-
انضباط بودجهای
-
کنترل رشد نقدینگی
-
رونق تجارت خارجی
-
پرهیز از شوکهای سیاسی، امنیتی و نظامی
بدون این عوامل، هیچ بازاری—even آزادترین نوع آن—نمیتواند باثبات عمل کند.
۵. مانع اصلی: گروههای ذینفع
به باور طبیبیان، گروههای صاحبنفوذ و منتفع از وضعیت موجود مانع اصلاح نظام ارزی میشوند.
ادعای «ارزان نگهداشتن ارز برای حمایت از مردم یا کنترل تورم» را بهانهای برای تداوم منافع نجومی میداند.
او مینویسد: تجربه چند دهه نشان داده ارز رانتی نه تورم را مهار کرده و نه فقر را کاهش داده؛ فقط ثروتهای افسانهای برای عدهای خاص ساخته است.
۶. هشدار پایانی
او به سیاستگذاران هشدار میدهد که تداوم وضعیت کنونی، هزینههای سیاسی آشکار و پنهان سنگینی دارد و نظام تصمیمگیری دیر یا زود باید به سمت بازار واقعی ارز برود.