رزومه من
ثبت نام | ورود

از عمده ترین اطلاعاتی که میتواند بر تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهی آنها در شرکتها تاثیر بسزایی داشته باشد اطلاعات مالی گزارش شده در صورتهای مالی می باشد.میزان سوداوری شرکت در دوره مالی نقش مهمی در میزان اعتماد سرمایه گذاران و همچنین تعیین قیمت هر سهم دارد. با توجه به میزن اهمیت سود در تصمیم گیری ها و نقص هایی که ممکن است در گزارش آن با توجه به روش های متفاوت حسابداری و تضاد منافع گزارش کنند گان  ومصرف کنندگان وجود داشته باشد روند افزایشی سود را باید با حساسیت بیشتری مورد بررسی قرار داد.استراتژی افزایش سود در شرکتها از طریق افزایش سود آوری و یا کاهش هزینه می باشد

از مهم ترین پژوهش های تجربی حسابداری مالی شناخت و توضیح در مورد چرایی واکنش بازار نسبت به اطلاعات سود هست که این پژوهش ضریب واکنش سود نامیده میشود.

انگیزیه تحقیفات ضریب واکنش سود : ضریب واکنش سود از عوامل بالقوه ارزیابی و تحلیل های بنیادین سوداست

یکی دیگر از عوامل مهم ایجاد انگیزه در تحقیقات ضریب واکنش به سود اهمیت آن در طراحی مدل های قدرتمند فرضیه های پیمانکاری و هزینه های سیاسی , افشای داوطلبانه یا فرضیه علامت دهی در حسابداری است

تعاریف

ضریب واکنش سود بازده غیر منتظره بازار در واکنش به اجزای غیرمنتظره سود را اندازه گیری میکند. به زبان ساده تر اندازه یا میزان بازده سهام نسبت به میزان سود اعلام شده در گزارشات را ضریب واکنش سود می نامند

ضریب واکنش سود ضریب متغیر سود غیر منتظره در رگراسیون بازده غیر عادی و سود غیر منتظره است

عوامل موثر بر ضریب واکنش سود

از زمان اولین مطالعات انجام شده در خصوص ضریب واکنش سود یکی از مهمترین جهت گیری مطالعات انجام شده شناسایی عوامل موثر برERC  در شرکتهای مختلف میباشد

scottدر کتاب تئوری حسابداری مالی در سال 2002 عوامل زیر را از دلایل واکنش های متفاوت بازار مطرح میکند:

-1 بتا یا ریسک سیستماتیک 2- تداوم روند سودآوری 2-کیفیت سود 4-فرصتهای رشد 5-ساختار سرمایه 6-شباهت انتظارات سرمایه گذاران 7-بار اطلاعاتی قیمت

1 ریسک سیستماتیک: Systematic Risk

در دانش مالی و اقتصادی، ریسکی است، که در اثر عوامل کلی بازار بهوجود میآید، که بهطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تأثیر دارد. عواملی که موجب ایجاد این نوع ریسک میشوند، شامل تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند رکود، چرخههای تجاری، سیاستهای پولی و مالی دولت است .ریسک سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب خاص یک یا چند شرکت نبوده، بلکه به کل بازار مربوط میشود .

شاخص بتا شاخصی برای اندازهگیری ریسک سیتماتیک میباشد.

هر قدر بازدهی های مورد انتظار آینده شرکت پر ریسک تر باشد در صورت ثابت ماندن سایر عوامل از نظر سرمایه گذار ریسک گریزی آن ارزش کمتری خواهد داشت )سرمایه گذار ریسک گریز بر اساس منطق در اوراق سرمایه گذاری می کند که در مقابل پذیرش ریسک بازده مورد توجهی را بدست آورد برای سرمایه گذاری که در انواع گوناگون دارایی ها سرمایه گذاری میکند بتا معیاری است برای محاسبه ریسک اثرگذاردارایی.از آنجا که سرمایه گذاران سود خالص جاری را شاخص قدرت سود آوری و بازدهی آینده می دانند هر قدر این بازدهی های آینده پرریسک تر باشد واکنش سرمایه گذاران در برابر مبلغ مشخص از سود خالص غیر منتظره کمتر خواهد بود .

فرض کنیم یک سرمایه گذاری داریم با تصمیمات بخردانه، ریسک گریزی و تابع مطلوبیت او با توجه به ارزش مورد انتظار افزایش و با توجه به ریسک بازده پرتفوی وی کاهش می یابد.

اگر خبر خوب( سود گزارش فراتر از انتظار بازار باشد و خبر بد سود گزارش شده کم تر از انتظار بازار ) در خصوص سود خالص پرتفلیوی سهام اعلام شود سرمایه گذار در نرخ بازده مورد انتظار این دسته ازاوراق بهادار تجدید نظر)مثبت( و مقدار بیشتری سهام میخرد ولی اگر این دسته از سهام دارای بتای بالایی باشند ریسک این پرتفوی افزایش در نتیجه سرمایه گذار مقدار زیادی از این سهام نخواهد خرید )درواقع برای سرمایه گذاری درمورد اوراقی که خبر خوب اعلام میکنند بتا به عنوان یک ترمز عمل می نماید.(

کالینز و کوتاری  و  و ایستون و زمیژوزکی    در تحقیقات تجربی به این نتیجه رسیدند که اوراق بهادار با

بتای بالا دارای ضریب واکنش کمتر هستند .

2 تداوم Persist

تداوم یک دیدگاه چالشگر و سود مند است ما انتظار داریم که هرچه خبرهای خوب و بد در مورد سود خالص جاری تداوم بیشتری در آینده داشته باشد ضریب واکنش بیشتر شود .

اگر خبر خوب در خصوص عرضه موفقت آمیز یک محصول یا کاهش هزینه باشد واکنش بازار شدید تر و ضریب واکنش بالاتری خواهد داشت نسبت به زمانی که خبر خوب ناشی از سود غیر عملیاتی غیر منتظره (فروش دارایی ثابت) باشد که در مباحث کیفیت سود به این مورد پرداخته شده است . تحقیق کورمندی و لیپ ( 1987) نشان میدهد هر قدر تغییرات غیر منتظره سود خالص آینده تداوم بیشتری داشته باشد ضریب واکنش بالاتر خواهد رفت. راما کریشنال و توماس ( 1991 )  سه رویداد مربوط به سود خالص را شناسایی کردند .

– دائمی و انتظار بر این است که بصورت نامحدود تداوم یابد .

– موقت ،بر سود خالص سال جاری اثر بگذارد ولی بر سالهای آینده اثر نخواهد گذاشت.

– بر قیمت اثرگذار نیست ، تداوم صفر است.

برای اینها ضریب واکنش سود برابر است با  1+RF تقسیم بر RF

که در این رابطه RF نشان دهنده نرخ بهره بدون ریسک در شرایط آرمانی به ترتیب یک و صفر میباشد .در واقع سه نوع ضریب واکنش در برابر سود خالص وجود دارد که امکان دارد در یک صورت سود و زیان همه آنها وجود داشته باشد .کریشنال و توماس معتقدند به جای محاسبه میانگین ضریب واکنش باید هریک از این سه نوع را شناسایی و برای هر یک از آنها یک ضریب واکنش محاسبه نمایند تا قدرت سود آوری دائمی یا با دوام شرکت مشخص شود .

هنگامی که تداوم سود خالص به ورای سال جاری برسد مقدار ضریب واکنش با نرخ بهره رابطه معکوس خواهد داشت یعنی ضریب واکنش سود برابر با ارزش فعلی تغییرات سود با نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تعدیل شده بر اساس ریسک خواهد بود.

نکته دیگردر خصوص ضریب واکنش این است که تداوم آن می تواند به رویه های حسابداری شرکت بستگی داشته باشد به عنوان مثال در روشهای استفاده از ارزش منصفانه )بازار( و ارزش تاریخی ضریب واکنش نسبت به خبرهای خوب مقادیر متفاوتی خواهد داشت . همچنین میتوان با انتخاب رویه حسابداری بخشهای تشکیل دهنده صورت سود وزیان را به گونه ای در آورد که تداوم به صفر برسد مثل رویه های ثبت هزینه های تاسیس بعنوان هزینه سرمایه ای که خبر خوبی برای سال جاری است زیرا هزینه را کاهش داده اما بازار واکنشی به این خبر خوب نخواهد داد و یا هزینه های تحقیق که در همان دوره ثبت می شوند و هزینه را افزایش میدهند ولی دارای ارزش آینده هستند در نتیجه خبر بد در دوره واکنشی به همراه نخواهد داشت و تداوم به صفرمیرسد یا حتی منفی میشود . احتمال تداوم صفر به این معنی است که باید

در صورت سود و زیان اطلاعات مفصل ارائه کرد که شامل شرحی از رویه حسابداری هم بشود .

3 کیفیت سود Earning Quality

انتظار کلی این است که هر قدر کیفیت سود بالاتر باشد ضریب واکنش سود نیز بالاتر برود زیرا سرمایه گذاران می توانند براساس عملکرد دوره جاری عملکرد آتی را نیزبرآورد نمایند . در دنیای عمل نمیتوان به راحتی کیفیت سود را محاسبه نمود زیرا احتمالات سیستم اطلاعاتی به صورت مستقیم قابل مشاهده نمی باشند . لو و تیاگارایان (1993)  اثبات نمودند ضریب واکنش در شرکتهایی که دارای سود خالص با کیفیت بالاتر هستند بالاتر بود آنها 12 مبنا را که مورد استفاده تحلیلگران مالی بود شناسایی نمودند و به شناسایی کیفیت سود در نمونه ای از شرکتهایی که انتخاب کرده بودند پرداختند تغییر درموجودی کالا نسبت به فروش – تغییر در هزینه های سرمایه ای – انباشت سفارشات و … از جمله این مبانی است که از طریق دادن نمره 1 یا 0 به هریک از 12 مبنا مقدار کیفیت سود را محاسبه نمودند .

همچنین استدلال می کنند که بین تداوم سود خالص و کیفیت سود رابطه مستقیم وجود دارد در تحقیقات آنان ضریب واکنش سود در شرکتهایی که دارای تداوم بالا و سود خالص با کیفیت بالا بودند نسبت به شرکتهایی که دارای تداوم بالا و کیفیت سود پایین بودند بیشتر است. در مورد شرکتهای با تداوم پایین، نیز همین وضع صادق است .

پس کیفیت سود و تداوم آن با ضریب واکنش سود رابطه مستقیم دارد .

4 فرصت رشد: Growth Opportunities

سرمایه گذاریی یا پروژه ای که پتانسیل رشد قابل توجهی داشته ومنجربه سود برای سرمایه گذارمیشود.

سرمایه گذاری های جدید اغلب به عنوان فرصتهای رشد به سرمایه گذاران بالقوه ارائه میشود. که نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام ارزیابی می شود.

چنانچه خبر خوب مربوط به سود خالص موید فرصت رشد باشد ضریب واکنش سود خالص بالا خواهد بود .

کالینز و کوتاری (1989 ) مدارک و شواهدی ارائه نمودند مبنی بر اینکه در مورد شرکتهایی که بازار برای آنها فرصتهای رشد در نظر میگیرد ضریب واکنش بیشتر است . آنها برای محاسبه فرصت رشد از نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری آن استفاده کردند و دلیل آنها این بود که بازار کارا از فرصت رشد آگاه است آنها مشاهده نمودند که بین این نسبت و ضریب واکنش رابطه مستقیم وجود دارد .

کالاپور و ترومبلی ( 1999 ) پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که نسبت مجموع ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری کل بدهی ها به ارزش دفتری کل داراییها از ضریب همبستگی بهتری با رشد واحد اقتصادی برخوردار است. همچنین کریمی و همکاران  و مرادی و احمدی  نیز در پژوهش خود برای اندازه گیری فرصت  رشد از همین نسبت استفاده نمودند. (سید مجتبی حسینی – عبدلکریم مقدم-زهره ریسی و غلامرضا احمدی )

ارزش دفتری کل بدهی +ارزش بازار حقوق صاحبان سهام = فرصت رشد

ارزش دفتری کل دارایی ها

5ساختار سرمایه Capital Structure

شرکتهایی که که دارای اهرم Leverage )وام( زیاد هستند افزایش در سود خالص )پیش از بهره( موجب تقویت و افزایش ایمنی اوراق قرضه و سایر بدهای شرکت میشود و خبرهای خوب مربوط به سود خالص مورد استقبال دارندگان اوراق قرضه و نه سهامداران  قرار میگیرد.

-اهرم مالی چیست؟ نسبت بدهی به دارایی که تاثیر معکوس بر ERC دارد به این مفهوم که ضریب واکنش سود در شرکتها با اهرم مالی پایین بالاتر از ضریب واکنش سود در شرکت ها با اهرم مالی بالا می باشد. برای تعریف اهرم مالی دو رویکرد وجود دارد :

الف رویکرد سود و زیانی که به بررسی رابطه بین سود قبل از بهره و مالیات و سود هر سهم می پردازد به این ترتیب اهرم مالی نشان دهنده تغییر سود هر سهم به ازای 1 درصد تغییردر سود قبل از بهره و مالیات است.

ب رویکرد ترزنامه ای 1- نسبت بدهی به کل دارایی ها 2-نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

دالی وال ، لی و فارگر  (1991) و بیلینگز  (1999) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی با وام سنگین تر دارای ضریب واکنش پایین تر و همچنین شرکتهایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتر بوده ضریب واکنش در برابر سود خالص پایین تر بود همچنین شرکتهایی که دارای رشد بالای سود خالص هستند مشاهده خواهند کرد که نگرانی بازار نسبت به ریسک ورشکستگی کاهش می یابد زیرا رشد سود خالص موجب افزایش ایمنی اوراق قرضه خواهد شد .

بیلینگز به این نتیجه رسید هنگامی که رشد سود خالص کنترل شود ضریب واکنش کماکان با اهرم (وام)رابطه معکوس دارد .

6 شباهت بین انتظارات سرمایه گذاران

سرمایه گذاران مختلف با توجه به اطلاعات پیشین و توانایی خود برای ارزیابی اطلاعات صورتهای مالی نسبت به سود خالص دوره بعد یک شرکت دارای انتظارات متفاوتی هستند ولی هنگامی که آنها به انتظارات خود شکل میدهند اگر از یک منبع اطلاعاتی مشترک مانند پیش بینی های مورد توافق تحلیلگران استفاده نمایند این تفاوت ها کاهش خواهد یافت.

بنابراین هر قدر انتظارات سرمایه گذاران در مورد سود خالص آینده شرکت شباهت بیشتری به هم داشته باشد اثر هر دلار از سود غیر عادی به قیمت سهم بیشتر خواهد بود هرقدر پیش بینی تحلیلگران دقیق تر باشد (ثابت بودن سایر عوامل)

انتظارات آنها نسبت به سود خالص آینده شباهت بیشتری خواهد داشت در نتیجه ضریب واکنش بالاتر خواهد رفت .

ابربانل ،لاننو رکچیا ( 1995 ) شرایطی را که تحت آن در سایه ی دقت تحلیلگران در مورد پیش بینی های سود خالص ضریب واکنش افزایش می یابد و شیوه ای که عوامل دیگر مانند کیفیت سود و تعداد تحلیلگران که آینده شرکت را پیش بینی می کنند بر این دقت عمل تحلیلگران اثر میگذارد، تجزیه و تحلیل نمودند .

7 بار اطلاعاتی قیمت یا توان آگاهی دهندگی قیمت

بطور کلی قیمت بازار در مورد ارزش آینده شرکت اطلاعات زیادی رو ارایه میدهد به ویژه قیمت در مورد سود خالص آینده توان آگاهی دهندگی زیادی دارد، زیرا در قیمت بازار مجموعه اطلاعات در دست مردم و مربوط به شرکت وجود دارد و بسیاری از آنها با اندک تاخیری به وسیله سیستم حسابداری شناسایی می شود. درنتیجه هر قدر قیمت دارای توان آگاهی دهندگی بیشتری باشد اگر سایر عوامل ثابت بماند محتوای سود خالص حاصل از سیستم حسابداری دارای توان آگاهی دهندگی کمتری خواهد بود و در نتیجه ضریب واکنش در برابر سود خالص کاهش می یابد.(مفهوم کارایی بازار Market Efficiency)

اندازه یا بزرگی شرکت می تواند جایگزین توان آگاهی دهندگی قیمت شود زیرا هر چه شرکت بزرگتر باشد بیشترمورد توجه رسانه های خبری قرار میگیرد. ولی در تحقیق ایستن وزمیجوزکی (1989 ) به این نتیجه رسیدند اندازه شرکت نمی تواند به عنوان متغیرعمده ای در آید که ضریب واکنش در برابر سود خالص را توجیه کند. تحقیقات کالینز وکوتاری (1989) بر روی بازده اوراق بهادار برای دوره زمانی بلند مدت تر و بر روی شرکتهای بزرگتر با بررسی رابطه بین  تغییر در سود خالص و بازده سهام نشان داد که اندازه یا بزرگی شرکت نمیتواند ضریب واکنش در برابر سود خالص راتوجیه کند.

در تحقیقات عوامل موثر بر سود که در بازار بورس اندونزی بر بروی شرکتها ی بخش تولیدی صنعت صورت گرفت

4 عامل و تاثیر هر یک بر ضریب واکنش بر سود به شرح ذیل مطرح شد:

-1 سایز شرکت که رابطه مثبت و مستقیم با ERC دارد.

-2 سودآوری که رابطه مثبت و مستقیم با ERC دارد.

-2 فرصت های رشد که رابطه مثبت و مستقیم با ERC دارد.

-4 اهرمی مالی که رابطه معکوس با ERC دارد .

کاربرد نتیجه تحقیقات انجام شده بر روی ضریب واکنش سود خالص

حسابداران باید به واکنش بازار در برابر اطلاعاتی که حسابداران مالی ارائه می کنند واکنش نشان می دهند باید در پی دلیل این واکنش باشد زیرا درک بیشتر درباره واکنش بازار باعث می شود که حسابداران در صدد شناسایی راه های دیگر بر آیند و از این طریق بر سودمندی اطلاعات از لحاظ تصمیم گیری بیفزایند مثلاً قیمت سهام شرکت های کوچک از نظر آگاهی دهندگی دارای توان کمتری است. یعنی اطلاعات این نوع شرکتها باید بیشتر افشاء گردد تا برای سرمایه گذاران سودمند واقع گردد. یا در مورد اهرم مالی و نتیجه حاصه از تحقیقات که بیانگر رابطه معکوس با ضریب واکنش سود می باشد موید این است که درباره ماهیت و گستره ابزار های مالی باید اطلاعات بیشتری افشا شود.یا با توجه به تاثیر میزان بدهی یک شرکت بر واکنش بازار در برابر سود باید همه اطلاعات مروبط به بدهی افشاشود. یا مثلا اهمیت فرصت های رشد برای سرمایه گذاران موید تمایل بیشتر به افشای اطلاعات در مورد بخش های مختلف شرکت است زیرا سرمایه گذار را قادر میسازد که بخش های سودآور و غیر سود آور را از عملیات شرکت تفکیک نماید. اهمیت تداوم و کیفیت سود مربوط به ضریب واکنش در برابر سود خالص بدین معنی است که برای سرمایه گذاران باید اطلاعات مربوط به اجزای تشکیل دهنده سود خالص افشاء کرد که برای سرمایه گذاران سودمند است.

مدل ها:

مدل های سنتی اندازه گیری ضریب واکنش به سود:

با توجه به تعریف پنمن از ضریب واکنش سود یعنی:ضریب واکنش سود ضریب متغیر سود در رگرسیون بازده سود است. ساده ترین مدل اندازه گیری ضریب واکنش سود به شرح زیر است:

مدل بازده :RT=B0+B1XT

Xt سود در دوره ، RT بازده در دوره ، B1  ضریب واکنش سود ، B0 عبارت خطا

در تعریف های کولینز و کوتاری  (1989) ، استیون و زیمکسی ( 1989) ، اسکات( 2006 ) ضریب واکنش سود را ضریب متغیر سود غیر منتظره در رگرسیون بازده غیر عادی و سود غیر منتظره می دانند.که سبب شکل گیری مدل زیر شده است:

مدل بازده URit=ẞ0+ẞ1 Uxit

URit بازده غیر عادی سهام در دوره t ، UXit:سود غیر منتظره در طول همان دوره ، 1 B ضریب واکنش سود، B0 عبارت خطا

سود غیر منتظره تفاوت میان سود واقعی آخر دوره t و ارزش مورد انتظار آن در اول دوره t است.سود واقعی در آخر دوره مورد بررسی در دسترس است ولی سود مورد انتظاری که در اول دوره مورد انتظار بوده است باید اول دوره تخمین زده شود. این تخمین از سود های آتی از طریق پیش بینی تحلیلگران و یا تخمین های سری زمانی انجام می شود (باراک 2011 ) هر دو مدل اصطلاحا مدل بازده نامیده می شوند.

مدل های نتیجه شده از کارالسون

السون( 1995 ) مدلی را پیشنهاد داد که رابطه میان ارزش های بازار، اطلاعات حسابداری و سایر اطلاعات را تدارک می بیند. از نظر بیور( 2002 ) این مدل یکی از مهمترین پیشرفت های تحقیقاتی در ادبیات حسابداری محسوب میشود. این مدل اول با مدل سودهای تقسیمی تنزیل شده شروع می شود و سپس رابطه مازاد بدون محدودیت را مطرح می کند. ادغام این دو سبب رسیدن به رابطه ای می شود که نشان می دهد ارزش بازار شرکت حاصل جمع ارزش دفتری حقوق مالکانه و ارزش فعلی سود های غیر عادی آتی است.آنچه حاصل میشود مدل ارزشگذاری سود باقی مانده  RIV  نامیده می شود ( Residual Income Valuation Model)

اگرچه که مدل RIV را اغلب مدل السون می نامند اما اصل این مدل به کار ادواردز وبل ( 1961 ) ،پرین ریچ( 1938 ) و پیسنل( 1981-1982 ) بر می گردد. کار اصلی السون ادامه این کار است.السون ( 1995) مدل سود باقی مانده را غنی تر کرد. او بیان کرد  که اطلاعات خطی پویا مدل سود باقی مانده را کامل تر می کند. السون مفروضاتی در باره سود باقی مانده در نظر گرفت و رابطه  سود جاری و سود غیر عادی آتی را بدست آورد. آنچه حاصل می شود اصطلاحا مدل قیمت نامیده می شود.

مدل قیمت  Pt=ẞ0+ẞ1 bt+ẞ2 Xt

پژوهش ها

هالیوال و همکاران(1991 ) در یک تحقیق تجربی به بررسی رابطه ی بین سود غیر منتظره و بازده غیر عادی اوراق بهادار،به تاثیر پذیری از اهرم مالی پرداختند.اهرم مالی در این تحقیق به شکل میانگین در طول دوره تحقیق بر مبنای نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام اندازه گیری شد.آنها به این نکته توجه کردند که عواملی مانند بتا و تداوم سود آوری در تحقیقات قبلی بر ERC موثر شناخته شده اند و در ضمن این متغیر ها با اهرم نیز مرتبط می باشند. لذا دو عامل بتا و نرخ فرصتهای رشد را نیز به مدل خود اضافه کردند تا با کنترل این دو عامل در رگرسیون، به شکل حساسیت تحلیل خود را بالا تر ببرند. در این تحقیق بازده غیرعادی به وسیله تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار که از مدل بازار به دست آمده و سود غیر منتظره از طریق تفاوت سود واقعی در سال T نسبت به سال قبل اندازه گیری شد. در این محاسبات یکبار سود هر سهم و بار دیگر سود عملیاتی برای محاسبات استفاده شد که تفاوت نتیجه عمده ای را گزارش نکردند.مطابق با فرضیه های محققان،نتایج نشان داد که ERC برای شرکت های فاقد اهرم و یا با سطح پایین اهرم نسبت به شرکت های اهرمی و یا با سطح بالای اهرم بزرگتر است.

خوش طینت و جوشقانی در پژوهشی تاثیر اهرم مالی بر ضریب واکنش سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نمودند. در این تحقیق برای اندازهگیری اهرم مالی از نسبت بدهیها به دارایی ها و نسبت بدهیها به حقوق صاحبان سهام استفاده شد.بررسی فرضیه تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون در دوره زمانی 1384-1379  نشان داد که در تعریف نخست از اهرم در سطح کل نمونه و در سطح بالای اهرم و در تعریف دوم در سطح بالای اهرم،بین اهرم مالی و ضریب واکنش سود رابطه ی معکوس وجود دارد.ولی در تعریف نخست از اهرم در سطح پایین اهرم و در تعریف دوم در سطح کل نمونه و در سطح پایین اهرم ،بین اهرم مالی و ضریب واکنش سود رابطه معناداری مشاهده نشد.

کولینز و کوتاری(1989)  به بررسی رابطه بین ریسک سیستماتیک و ضریب واکنش سود پرداختند و دریافتند که تنها تنزیل است(کاهنده )ضریب واکنش سود ریسک سیستامتیک است  بعلاوه آنها دریافتند که عامل نرخ فرصتهای رشد    نیز به شکل مثبت بر ERC تاثیر گذار است در واقع پژوهش آنها نشان داد همانگونه که ECR آزمون صریح روابط بین قیمت ها و بازده ها را که در مدل ارزش گذاری مالی نهفته است، امکان پذیر می سازد می توان با دخالت دادن متغیر های ریسک سیستماتیک و رشد برخی تفاوتهای همزمانی ضریب واکنش سود را تبیین کرد.

ایستون و زمیجوسکی(1989) پی بردند که ضرایب واکنش سود نوعا کمتر از حد انتظار هستند.این یافته، علاقه مندی آنها را برای توجه همزمان به متغیر های ریسک و رشد و تداوم یا پایداری برانگیخت. بدین مفهوم که اجزای سود ها پایدار هستند و از این رو نهفته هایی را برای ارزش گذاری آینده و واکنش بازار در بر دارند، و افزون بر این گذرا هستند و ملازمات و نهفته های محدودی دارند آنها با آزمون مدل خود دریافتند که هرچه قدر پایداری بیشتر باشد با کنترل متغیر های ریسک و رشد، ضریب واکنش سود بالاتر است.

در سال 1994  در یک تحقیق آقایان هالیوال و رینولد عنوان کردند که تا بحال تحقیقات صورت گرفته مانند کولینز و کوتاری(1989)  و ایستون و زمیجوسکی (1989)  تنها عامل موثر بر ERC به شکل منفی را عامل ẞ عنوان می کنند. درحالیکه که ẞ  تنها نرخ تنزیل  حالیکه  نیست و عامل ریسک عدم پرداخت بدهیها (Default Risk) بعنوان نرخ تنزیل نیز به آن اضافه می شود آنها جهت اندازه گیری ریسک عدم پرداخت از رتبه بندی اوراق قرضه و نسبت بدهی استفاده کردند و با کنترل عوامل ریسک سیستماتیک ، ثبات روند سودآوری، اثبات کردند که علاوه بر ریسک سیستماتیک، ریسک عدم پرداخت نیز می تواند به شکل منفی بر ERC موثر باشد.

بیلینگز (1999)  تحقیقش شبیه تحقیق هالیوال و رینولد (1994)  بود با این تفاوت که وی در مدل رگرسیون خود عامل نرخ رشد سود را نیز به همراه ریسک سیستماتیک و ثبات سود آوری اضافه کردند و بر این اساس مدل خود را پردازش کرد. استدلال وی این بود که رتبه بندی اوراق قرضه و نسبت بدهی که شاخصهای اندازه گیری ریسک عدم پرداخت  DR است. بر نرخ مورد انتظار رشد سود تاثیر گذارند و با این عامل در ارتباط می باشند لذا رابطه بین ERC و DR ذقیق تر سنجیده می شود هنگامی که ریسک سیستماتیک، رتبه بندی اوراق قرضه ، نسبت بدهی و نرخ رشد سود در مدل رگرسیون قرار می گیرند.نتایج این تحقیق بیان می دارد که DR یک نقش نسبتا محدود در تشریح ERC دارد.(  ضریب واکنش سود)

اشتراک گذاری این مطلب :
یک دیدگاه
  1. ایرج حامدی 3 سال ago

    سلام خدمت استاد عزیز مطالب شما همواره مفید و ارزشمند است بسیار ممنونم از اینکه وقت میگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالات پیشنهادی
با سلام بنده باسابق ۳۳ سال سابقه وسن ۵۸ سال میباشم. سوالم این است که اگر بنده با سابقه ۳۵ […]
عدنان حزباوی
گروه بندی شغل من از همون ابتدا که ثبت نام انجام دادم در گروه سوم جا گرفت و الان نزدیک […]
کیا فلاح
سلام وقتی یکی از پرسنل شیشه شرکت را عمدا می شکند  برای این فرد چه ثبتی را انجام دهم
م.ع.ب
سلام جناب مهر پویا واحد حسابداری ساعت کاری در ماه رمضان یعنی ۵ ماه قبل بسیار اشتباه حساب کرده و […]
یگانه نصرتی
نحوه دریافت گواهی ثبت نام ارز ش افزوده را توضیح دهید
پویا
آیا کارگری که ۲۴ ساعت کار میکنه ۲۴ ساعت استراحت حق نوبت کاری بهش تعلق می‌گیرد؟
نینا حسامی
منظور از اندوخته قانونی چیست ؟
رعنا نوبخت
بیمه مسئولیت مدنی شرکت و کارکنان معین رو چی بزنم؟
whatsApp user

CONTACT US

We're not around right now. But you can send us an email and we'll get back to you, asap.

Sending

©2024 KLEO Template a premium and multipurpose theme from Seventh Queen

طراحی و توسعه توسط ایران سایت

طراحی سایت و کدنویسی اختصاصی توسط وبیرو

PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com

نام کاربری و رمز خود را وارد کنید

یا    

Forgot your details?

Create Account

رفتن به نوار ابزار